خدایا سلام

سلام بر تو ای آفریدگار عالمیان

سلام بر تو ای معبودم سلام بر تو ای محبوبم

نیادم این ها را بگویم و وقتت را بگیرم

نیامدم بگویم گناهکارم . تو خودت از این چیزها زیاد شنیده ای

تو نمی خواهی که بگویم گناهکارم منو ببخش . من فقط ...........

من فقط می گویم خدایا دستم را رها نکن رها نکن رها نکن

خداوند . نزدیکتر از ...................  .

شعر از : سعید

 بسم رب الحسین .

سلام عرض دارم خدمت همه ی شما دوستان . به وبلاگ جدید ما خوش آمدید . توی این وبلاگ ما از مطالب خنده های بی مصرفی همچون

به تمسخر گرفتن اقوام عزیز کشورمان پرهیز کرده و به شدت با آن مخالفیم و به جای آن مطالب خواندنی بسیار جالب و آگاه کننده زیادی داریم .

قبل از اون از همه کسانی که به وبلاگمون آمدند تشکر وقدردانی می کنیم مخصوصا اونایی که نظر دادند . ما زا نظر دهندگان تشکر می کنیم

و به وبلاگشان آمدیم ولی دیگر نظر ندادیم . البته خوب بود که به جای تبلیغ وبلاگتان در مورد وبلاگ مان نظر می دادید . این وبلاگ برای شما ساخته شده و فقط هزینه آن را ما می دهیم . البته درسته که هنوز یک هفته نیست که وبلاگ ما راه افتاده ولی حدود سی نفر از دوستان با من تماسی داشتند

و تقاضای همکاری کردند و ما نیز قبول کردیم و ده نفر از دوستان نیز با ارسال به ایمیلمان تقاضای عضویت در گروه نویسندگی کردند که تا این لحظه ما فقط توانستیم با آقا ایمان ارتباط برقرار کرده و او را جزو گروه نویسندگی قرار دهیم . امیدواریم همیشه زیر سایه خداوند باشید و خداوند

حفظتان کند . در ضمن ما انتظار داشتیم که شما در گروه خبری ما عضو شوید اما متاسفانه خبری نشد . در ضمن این را هم به همه شما بگویم که

ما هاداف بسیار بزرگی داریم و یکی از آنها این است جزو پر مخاطب ترین و بهترین وبلاگ ها باشیم و اگر این شود ما هم اقدام به زدن وبسایت

می کنیم تا آن هم خیلی زود پر طرفدار شود . این را قول داده ایم و پایش ایستاده ایم ولی به شرطها وشروطها . این به شما بستگی دارد . در ضمن ایمان گفته در بخش انتقاد کوچولوش نظری ندادید . اول بگوییم که این بخش درسته که در آخر وبلاگ قرار دارد ولی به زودی پر مخاطب ترین بخش

ما خواهد شد و در مورد وضع دورانمان است . ولی باز هم ایمان گفته اگر مردم بازدید کنند قسمت های دیگر آنرا نیز قرار می دهد . در ضمن بگویم

این بخش در پنج قسمت آماده شده ولی اگر شما بخواهید ما آنرا بیشتر می کنیم . بخش شهید مطهری که توسط من و محمود آماده شده انشالله گل می کارد . این بخش باعث می شود شما تصویر بسیار خوبی از شهید مطهری درک کرده و به افکار او گرایش پیدا کنید پس حتما به سراغ این بخش بروید. بخش اشعارمون هم که خیلی خوبه و ما سعس می کنیم بهترین اشعار و پر طرفدار ترین آنها را پخش کنیم . لازم به ذکر است که بخش جدیدی

با نام صندلی داغ هم آماده است و آقا امیر از اعضای نویسندگی مون برای آزمایش اون رو قرار دادند . خیلی جالبه امیوارم که پسند کنید .

موفق و موید باشید یا علی 

 به نام خالق زیبایی ها .

با سلام . دوستان این اولین قسمت آزمایشی صندلی داغ وبلاگمون هستش . ما برای آزمایش ابتدا از خودمان شروع می کنیم واگر رضایتمندی شما را جلب کرد آنرا ادامه خواهیم داد . قرار شده سعید آقا فقط برای امروز بجای من سوال بپرسه و مهمونشون هم خودمم حالا بی مقدمه شروع می کنیم .

سعید : خودتو معرفی کن . امیر : سید امیر حسینی هستم متولد سال 69 و تقریبا 24 سالمه . متولد کدوم شهری : دیگه نمی گم . چرا ؟ (با خنده ) می گه :

این فقط یک رازه و من رازمو به همه نمی گم . سعید میگه : خوب ما که می دونیم ولی چون خودت نمی خوای باشه . سوال بعد . تو وبلاگمون

کدوم قسمت رو بیشتر دوست داری . میگه : خوب معلومه قسمت صندلی داغمون رو ولی اگر هم بخوای به غیر اون بگم قسمت انتقاد کوچولو اما باز

هم باید تلاش برای جمع آوری قسمت های دیگر هم بکنیم تا پر مخاطب تر بشیم . سعید میگه : امیر رشته چی هستی و در کدوم دانشگاه تحصیل می کنی ؟ من رشته کامپیوتر بودم و امسال هم فارغ التحصیل شدم و در دانشگاه آزاد شیراز بودم . سعید میگه : یعنی در خود شیراز ؟ نه در یکی از شهرهاش ولی اسمشو نمی گم .

سعید میگه : هر جور میل خودته ؟ خوب به نظرم آشنایی با تو بسته بریم سراغ مورد علاقه هات ؟ از چه رنگی خوشت میاد واز کدوم رنگ بیزاری ؟ با (خنده میگه) از قرمز خوشم میاد و از آبی هم بشدت متنفرم . سعید می گه : یعنی پرسپولیسی هستی . میگه : چه جورم پرسپولیسی دو آتیشه . سعید میگه

خوب تیم های خارجی چی ؟ میگه از بازسلونا خوشم میاد و از ریال مادرید و بخصوص مورینیو بدم میاد . سعید میگه خوب از کدوم خواننده خوشت میاد ؟ میگه صدای امین حبیبی و آهنگاشو خیلی دوست دارم و اونو خواننده محبوبم می دونم . سعید میگه : از کدوم هنرمند کشورمون بیشتر از همه

خوشت میاد . میگه : سید جواد هاشمی . سعید میگه : چرا ؟؟؟؟ چون مثل خودت سیده ، می گه : نه چون نوع بازیشو دوست دارم همیشه فیلم های اونو نگاه میکنم . سعید میگه : خوب دیگه نمی خوام کشش بدم چون کارمون آزمایشی پس تا همین جا بسه . یک آرزوتو بگو؟ امیر میگه : ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی ، دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی ،  اَللهُمَ عَجل لِولیّکَ الفَرَج . 

سهراب سپهری می گه :

من به آمار زمین مشکوکم

اگر این سطح پر از آدم هاست

پس چرا این همه دلها تنهاست ... !

بیخودی می گویند هیچکس تنها نیست

چه کسی تنها نیست . همه از هم دورند ...

همه در جمع ولی تنهایند

من که در تردیدم تو چطور ؟

فقسمت هایی از کتاب انسان کامل از استاد شهید مرتضی مطهری (انتشارات صدرا)

آفات روح انسان

به طور اجمال ریشه های اصلی آنچه که روح انسان را آفت زده می کند برایتان عرض می کنم .

از نظر روانشناسی محرومیتها منشا بیماری های روانی می شود یعنی منشا بسیاری از عقده های روانی و بیماری های

روانی انسان احساس مغبونیتها و محرومیتهاست .

می دانید که فروید به طور افراط تکیه اش روی این موضوع است خصوصا در امر جنسی .

به هر حال این خود یک مسیله ی اساسی است که محرومیت های انسان در او ایجاد بیماری هایی می کند .

کینه چیست که وقتی انسان احساس می کند نسبت به کسی حقد و کینه دارد دلش می خواهد از او انتقام بگیرد و تا او

را به خاک وخون نکشد نمی تواند آرام گیرد ؟ این حس انتقام جویی درانسان چیست ؟

آدم حسود وقتی خیر ونعمتی را در دیگران می بیند همه آرزویش این است که از اوسلب نعمت شود درباره خودش فکر نمی کند .

انسان سالم غبطه دارد نه حسد . او همیشه درباره خودش فکر می کند که جلو بیفتد .

سالم است .

این دلیل بر عیب نیست . اما اگر کسی همیشه در این اندیشه است که دیگری عقب بیفتد بیمار است مریض است .

حتی شما می بینید که گاهی آدمهای حسود به مرحله ای می رسند که حاضرند به خودشان صد درجه صدمه بزنند

بلکه به دیگری پنجاه درجه صدمه وارد شود .

فقط یک انتقاد کوچولو

توجه : این فقط و فقط یک انتفاد کوچولو از وضع  کشورمونه و کسی به د ل نگیره .

واقعا جای تاسف داره که در کشور کهن و اصیلی چون ایران یک آموزش بی ثبات و خسته کننده داریم . چرا ؟ حالا بهتون می گم .

بچه های ایران تا هفت سالگی تو ناز و نعمتند بدون کوچکترین کار و فعالیتی بعد که به مدرسه می روند چون خیلی لوسند گریه را شروع می کنند

و فکر می کنند دارند یک کار مهم می کنند . چرا ؟ چون تا اون موقع اینقدر لوس بار اومدند و مخصوصا دخترا اینقدر پدر و مادر ها ناز اونارو

می کشند که بچه (دختر و پسر) فقط مونده بیان دو تا کشیده تو گوش پدرشون اونم بخاطر نخریدن یک اسباب بازی یا حتی یک بسته چیپس . حالا از این لوس بازی ها که بگذریم بچه ها تا کلاس پنجم مزخرف ترین و ساده ترین درس ها رو یاد می گیرند . حالا این وسط بعضی ها می گویند خوب بچه اند کششوند اینقدره . همین حرفاست ما رو بیچاره کرده . یک عمو دارم خیلی از بابام بزرگتره . می گفت اون زمان که مکتب خونه می رفته شش ساله که بوده همراه با درس های حساب اون زمان شش جز قرآن رو هم حفظ می کردند و ده سالگی که قرآن رو روخوانی می کردند . خوب این جواب این حرف ها اما یکی از رفقا تعریف می کرد که خواهر زاده اش کلاس دوم بوده و برای نوشتن اعداد فارسی بصورت مکتوب کم کم دو ساعت می نوشته بعد می گفته من خسته ام . خوابم میاد و بعد هم تا صبح مثل خرس می خوابیده .حالا دور شیم از این حرفا راهنمایی می رسه انصافا درسایی

که خیلی هم آسونه رو می گه سخته و با یک پشت کار خالی از تلاش ادامه می ده . مثلا بعضی معلما مثل عربی ناچارند بجای یاد دادن جزییات بیشتر فقط تو کلش فرو کنند که صیغه ی عربی چیه تازه خوبم یاد نمی گیره . اونوقت میاد دبیرستان سال اول که درس ها یه خورده سختند می گه خیلی سختند و موقعی که انتخاب رشته می کنه تازه کمی متوجه سختی درس ها میشه . مثلا تو شاخه نظری میره می بینه فیزیک 2 واقعا سخته یا جبر و احتمال و یا هندسه و یا حساب دیفرانسیل و یا انتگرال . می ره رشته تجربی می بینه زیست 2 چقدر سخته یا زمین شناسی که واقعا سخته یا شیمی یا  چیز های دیگه . می رشته علوم انسانی عربی که می بینه کپ می کنه 200صفحه که من خودم یکبار تستاشو دیدم فهمیدم که اصلا باید مفهومی بخونی .

واقعا که عربی ریاضیا و تجربیا در مقابلش هیچند . اصلا خیلی عربی اون دو رشته سادست یا تاریخ ادبیات یا تاریخ معاصر 2 سال سومشون یا روانشناسی و فلسفه و منطقشون و... . خوب این بچه بهتر نبود بجای شعر های احساسی بدرد نخور مهد کودک (که هممون هیچ کدومشون رو بغیر از

شعر پاییزه وپاییزه) یک چیز زیادی از زندگی یاد بگیریم که مثلا سطح انتظاراتمون رو پایین بیاریم تا در زندگی های آینده اینقدر آمار طلاقمون بالا نیاد و شیوه درست زندگی کردن رو از همون ابتدا یاد بگیریم . یا اینجا جاش نیست که بگم ولی امروزه اینقدر وضع لباس دختر کوچولو ها خرابه که میگن خوب بچه است چی می فهمه ولی اون که از همون ابتدا همه چیز رو می فهمه و یاد می گیره و تو سن نه سالگی می بینیم هنوز هم روسری ندارند و حالا این کودک چطور می خواد تو سن چهارده و پانزده سالگی چادر سرش کنه یا حداقل موهاشو بیرون نیاره . خوب واقعا همه بگردیم و

منشا مشکلاتمون رو پیدا کنیم که چرا یک جووووون هجده ساله داره تو فیسبوک برای خودش دنباله یک دوسته یا داره مثلا با دوست دخترش چت

می کنه بعد که خونه میاد می گه مثلا با سینا رفتیم درس خوندیم  یا رفتیم جزوه انتگرال بگیریم وپدر و مادر بدون هیچ شکی قبول می کنند و تازه اگر هم باور نکنند جوری اونو اذیت می کنند که او هم تشویق می شه که فقط دروغ بگه تا از دست سرزنش های پدر و مادرش نجات پیدا کنه

و اینجوری بدون اینکه بیاد مسایِلش رو با خانواده مطرح کنه فقط دروغ گویی و بی اعتمادی رو رواج می ده .

حالا که بحثمون تا اینجا پیش رفته بهتره تا می تونیم بحثمون رو باز تر بکنیم .

البته قبل از اون من بگم که بحث را تا یک قسمت تموم می کنیم و بعد منتظر بازتاب حرفامون در نظراتتون می شیم . پس برای دیدن ادامه قسمت بعد مطالب ما

باید بازتاب حرفهای ما در نظرات شما راضی کننده باشد تا ما انتقاداتمون رو باز تر و جذاب تر کنیم و گرنه ما هم بیخیال این بخش می شویم. اما بریم سراغ ارزش های عمیق جامعه که یکیش محرم و صفر است . یکی از عالمان زمونمون که انشالله همیشه سالم باشند گفتند : متاسفانه جوان های

ما از محرم و صفر فقط یک سینه زنی یاد گرفتند و دیگر هیچ . واقعا که یک فکری به سرم خورد . یاد نگرفتند که حضرت عباس (ع) صلح نامه را نگرفت و گفت تا پای جانمم پای امامم می ایستم در حالی که مردم امروزه ما (البته تعداد کمی) اونقدر شکم پرست شدند که حاضرند به ارزش های خود و جامعه هم پشت کنند . اصلا نفهمیدند که امام حسین برای چی رفت جنگید . نعوذبالله برای کسب قدرت یا برای نابودی باطل و حفظ اسلام ناب محمدی . آیا این درسته که تعداد خواننده های زن در کشور زیاد شده ؟ آیا این درسته زنان بدون هیچ محدودیتی ورزش می کنند (جلوی مردان)مخصوصا سوار کاری که توسط پیامبرمون برای زن نفرین شده ؟ آیا این درسته بعضی ها به اصطلاح در کشور میان و با آهنگ های یک خواننده مداحی می کنند یا در مداحی غنا می کنند و دل آگاهان جامعه را می سوزانند . یکی از عرفا می گفت : اگر قرار باشد هر روز شادی باشد مردم خدا و ارزش های خوب خودشون فراموش می کنند و اینجاست که اگرمحرم و صفر نباشد ما حتی نعوذبالله ممکن است خدای خود فراموش کنیم .

واقعا چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا مردم ما دم از سید علی می زنند در حالی که بر خلاف حرفهای او حرف می زنند اصلا می دونند دارند توی

جامعه چکار می کنند . آخه در نظر می گیرند که جگر خانواده های شهدا آتیش می گیره . یکی از رزمندگان جانباز ما می گفت : می دونستین جوووونای جبهه ما با سینه خود جلوی گلوله ها می رفتند تا یک تفنگ و چند فشنگ غنیمت بگیرند . گلوله ها هنگامی که به جگرشان می خورد از

داغی آتش باروت ناله شان بلند می شد اما من که می گم خوش بحال رفقام اونا با یک داغی تیر برای همیشه ماندگار شدند و رفتند ولی ما در دورانی زندگی می کنیم که از بس نادانی مردم در هر قسمتی را می بینیم جگرمان حتی بیشتر از یک تیر می سوزد . مردم ما بدون آگاهی اقدام به انجام فعلی می شوند و یعد از انجام آن فعل بزودئ پشیمان می شوند ولی در این هنگام پشیمانی دیگر سودی ندارد . راستی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

انشالله با بازتاب هرگونه از نظرات شما ما هم قسمت بعد این مجموعه را می نویسیم .پس نظر یادتون نره            خدا نگهدار .